جنگل آسفالت
جنگل آسفالت

جنگل آسفالت

آنقدر کز تو دلی چند بود شاد بس است!

امروز خیلیارو جریمه کردم، فک کنم 27 تا شد.
هنوزم یه کمی عذاب وجدان دارم نسبت به اون مردی که ساعت 8 جریمه شد...  جروبحثمون شد و بهش گفتم یکمی سوادتو ببر بالا :| اونم چندتا حرف زد بهم و خلاصه هیچی..
یکیشم یه پیر مردی بود که میگفت ندارِ و مریضه و خلاصه :|
نمیدونم چرا عذاب وجدان دارم. اگه جریمه ش هم نمیکردم اتفاقی نمیوفتاد ولی ترسیدم سرهنگ بیاد ماشینارو ببینه و بعد بهم غر بزنه..  فقط و فقطم میگن بنویس بنویس بنویس.

اصلا کارمو دوست ندارم ولی هیچ چاره ای هم ندارم.
تف تو این زندگی سربازی. :| :| :| اعصابم خورده حوصله ندارم اصلا..خدایا خودت شاهدی من این وسط هیچ کاره ام و جز فحش چیزی نصیبم نمیشه. اگه حقی نا حق شد امروز عمدی نبود باور کن...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد