جنگل آسفالت
جنگل آسفالت

جنگل آسفالت

ای همه خوبی من، من به تو نمیرسم.

حالم خوب نبود این چند روز. دپرس بودم شدید. نشستم فیلم دیدم. و انقدر گریه کردم که حد نداشت. نمیدونم چی شده بود بهم ولی از فوت بابام به اینور اینجوری گریه نکرده بودم. و البته نگذریم از فیلم خیلی خوب THE FAULT IN OUR STARS که شک ندارم سالها طول میکشه تا دوباره من تا این حد با یه فیلم ارتباط برقرار کنم و باعث شه انقدر گریه کنم همراهش. بعد از کلی شب و روز تکراری دیشب مثل یه تزکیه روح میموند برام. امروز کلا تو یه حس و حال دیگه بودم... پوفف. فکر کنم به مرحله جدیدی از تنهایی و افسردگی رسیدم.

نظرات 6 + ارسال نظر
M N.D سه‌شنبه 9 تیر 1394 ساعت 10:02 http://fios.mihanblog.com/

اره واقعا این صحنه هایی که گفتی خیلی زیباست و اشک آدمو در میاره. الان که فکر میکنم ، می بینم من فیلمی شبیه این ندیدم بتونه اینقدر تاثیر بذاره رو من!
دیدم که مثلا بعضی ها بگن فیلم "Blow" ( با بازی جانی دپ ) خیلی غم انگیز هست ولی وقتی من نگاش کردم بازم به پای "خطای ستارگان بخت ما" نمیرسه!
شاید بشه گفت "Forrest Gump" منو تحت تاثیر قرار داده
یا "Gran Torino" یا "Her" یا "I Am Legend" یا "Million Dollar Baby" ، ولی بازم در حد "The Fault in Our Stars" نیست!
راستی تو مراسم " 2015 MTV Movie Awards " همین فیلم خطای ستارگان بخت ما کلی جایزه گرفت از جمله بهترین بوسه که به شیلین وودلی و انسل الگورت تعلق گرفت! بعد شیلین وودلی گفت " اگه میخواین حس منو درمورد این بوسه بدونین، انگار که برادرم رو بوسیدم " !! اصن یه وعضی بود اون مراسم! ولی شیلین وودلی جایزه زیاد برد! برنده بهترین فیلم سال هم همین شد! هرچند که MTV Movie Awards در حد اسکار و گلدن گلاب معتبر نیست ولی بازم خوبه یه چیزی برد!

باهات موافقم... منم نمیتونم این فیلم رو با فیلمایی که قبلا دیدم مقایسه کنم. چون یجوری متفاوت بود. هیچ فیلمی تابحال نتونسته بود منو انقدر به گریه وادار کنه... و خب فکر کنم این یه دستاورد بزرگ برای این فیلم محسوب میشه :))

حقم داشته. چون توی دایورجنت هم خواهر،برادر بودن، بعد اینجا.. :)))
از نظر من که بهترین فیلم درام چند سال اخیر بود این فیلم.. مخصوصا شیلین وودلی خیلی خوب بود. بنظرم توی گلدن گلاب و اسکارم بی جایزه نمونه این فیلم.
شیلین وودلی حتی اگه اسکار نبره حقشه نامزد دریافت جایزه بشه.

M N.D دوشنبه 8 تیر 1394 ساعت 09:57 http://fios.mihanblog.com/

من بگم کجا به شدت اشک منو درآورد؟
اونجا که از هیزل خواست تا جلوی خودش اون متنی که واسه مراسم ختمش نوشته رو بخونه. اون لحظه دیگه از خود بی خود شدم من ..
یکی هم قبلش بود وقتی که رو نیمکت نشسته بودن بعد پسره به دختره میگه بیماریش برگشته ..
منم به سختی گریم میگیره ولی این فیلم کلا راه اشک منو باز کرد!

آره میدونی استارتش از اونجایی شروع شد که توی آمستردام روی نیمکت نشسته بودن.
هیزل وقتی خبرو شنید گریه کرد و گفت: «its not fair»
و بعد آگوستوس هم گفت: «اینطور که معلومه دنیا کمپانی برآورده کردن آرزو ها نیست»
اینجا خیلی منقلب شدم من. تا وقتی توی آمبولانس حال آگوستوس خیلی بد بود و داشت درد میکشید. بعد به هیزل گفت: «میتونی برام یه شعر بخونی؟» و هیزل شروع کرد براش شعر خوند. از اون به بعد دیگه خیلی غمگین شد فیلم..
تا آخر فیلم رو دیگه داشتم گریه میکردم.. یعنی توی هر صحنه ش گریه میگرفت دیگه. و اوج گریه هام اون قسمتی بود که نزدیک صبح تلفن زدن خونه هیزل و پدرش تلفن رو جواب دادو بعد بهمراه مادرش اومدن اتاق هیزل و هیزل شروع کرد به گریه کردن. چقدر این فیلم صحنه های احساسیش خوب بود. هرچی تعریف کنم کمه..
و یکی دیگه از فوق العاده ترین قسمت های فیلم وقتی بود که ایزک و هیزل اون متن هایی که آماده کرده بودن رو میخوندن.. وقتی ایزک داشت متنشو میخوند من نمیدونستم بخندم یا گریه کنم.. دیالوگاش خیلی خوب بودن..«وقتی دانشمندان آینده اومده در خونه من و بهم چشم های رباتی رو پیشنهاد دادن، بهشون میگم گورشون رو گم کنن. من نمیخوام دنیارو بدون آگوستوس ببینم» من کلی تحت تاثیر این حرفش قرار گرفتم بعد ادامه داد: «حالا که منظورمو رسوندم اون چشمارو میگیرم و امتحانشون میکنم»«come on. theyre robot eyes».. وسط گریه هام داغون کرد منو...
من اگه بخوام تا صبح میتونم راجع به این فیلم تکرار نشدنی حرف بزنم. بدجور این فیلم به دل من نشست..

هوالعشق یکشنبه 7 تیر 1394 ساعت 02:48

خیلی فیلم حسابی ای بوده ک اشک یه مرد رو تونسته دربیاره:-)


خدا رحمت کنه پدر گرام رو

دقیقا. فیلمش عالی بود. چون من در حالت معمولی هیچوقت گریه م نمیگیره. ولی این فیلم تا دلت بخواد اشک منو دراورد.

متشکر. خدا رفتگان همه رو بیامرزه.

M N.D پنج‌شنبه 4 تیر 1394 ساعت 20:20 http://fios.mihanblog.com/

اگه کتابش رو بخری ، آخرش یه مصاحبه با نویسندش هست که اونجا میگه همه کتاب هایی که اسمش آورده شده از روی تخیل نویسنده هست.
دایورجنت هم فقط همون یه قسمت نیست. 5 قسمته در کل که ماجرا ها به هم مربوط میشن. بازم ادامه داره.
کتابشو از اینجا بخر من از همین سایت گرفتم:
http://peydayesh.com/fa/Product/uProduct.aspx?ID=2d3e9b07-f71d-4cb4-af41-114c920158fb

آها. مرسی :)

من یه ایرادی دارم خیلی نمیتونم با فیلمای علمی تخیلی کنار بیام. هرچی به واقعیت نزدیک تر باشه برام دلچسب تره. مثلا فیلم lucy که خیلی خوب بود و موضوعش خیلی خلاقانه و جدید بود ولی خیلی کم به دلم نشست.

+ مرسی بخاطر لینک

M N.D پنج‌شنبه 4 تیر 1394 ساعت 14:30 http://fios.mihanblog.com/

واقعا خیلی قنشگه. پیشنهاد میکنم کتابشو هم بخونی جزئیات بیشتری داره ! ترجمه خیلی خوبی هم داره انصافا.
شیلین وودلی هم خیلی قشنگه نمیشه از بازی خیلی خوبش به راحتی گذشت :دی

حتما کتابشو ببینم میخرم. اون کتابی که توی فیلم ازش صحبت میشد وجود خارجی داره یا نه؟ «درد باید حس شه» و ...؟ اطلاعی راجع بهش نداری؟
شیلین وودلی توی دایورجنت هم خوب بود ولی من کلا از داستان دایورجنت خوشم نیومد.
ولی توی این فیلم بی نقص بود. و باعث شد یکی از فن هاش بشم. خیلی خوب از پس صحنه های حساس فیلم براومده بود. اصلا هرچی تعریف کنم کمه..

M N.D پنج‌شنبه 4 تیر 1394 ساعت 14:18 http://fios.mihanblog.com/

به به! آقا آدرس وبلاگ منو فهمیدی ؟
FIOS = the Fault In Our Stars
:دی
منم بعد دیدن این فیلم یه همچین حال و روزی داشتم .. :|

اتفاقا بعد از دیدن فیلم که توی گوگل داشتم در موردش جستجو میکردم وبلاگتو پیدا کردم.
این فیلم منو داغون کرده.. خیلی احساسیه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد