جنگل آسفالت
جنگل آسفالت

جنگل آسفالت

سی و یک از فصل دوم

بدهکاریام نسبت به خودم خیلی زیاد شدن..

سی از فصل دوم

اگه میبود که باهم توی دیسکورد تتلو گوش بدیم و دوتا بازی کنیم.

بیست و نه از فصل دوم

تنهایی ترسناکه..

بیست و هشت از فصل دوم

فقط عزیزترین ادمهای توی زندگی میتونن با چندکلمه حرف تو رو از یه مود خوب  برسونن به گهی ترین حالت ممکن...و صد البته بررررعکس

بیست و هفت از فصل دوم

همین الانشم دوستای خوبی کنارم هستن که احترام میذاریم به هم. ولی دوست داشتم دوستای بیشتری داشتم. دوستایی که میشد داستانای تکراری رو یه جور جدیدی براشون تعرف کرد...

بیست و شیش از فصل دوم

مهربونیتون رو واسه هرکسی خرج نکنید. به دیگران مهربونی وام ندید. و طرف رو نسبت به خودتون بدهکار نکنید. یه موقع میاد در ازای مهربونیاتون توقع دارید از طرف و اون شخص نمیتونه بهتون برگردونه و دلخور میشید..

بیست و پنج از فصل دوم

فوبیای اینو دارم که توی یه جمعی باشم که اونا منو توی جمعشون نخوان و روشون نشه بگن نمیخوان :|

بیست و چهار از فصل دوم

 بنظرم من آدمی ام که تا حد زیادی تحمل میکنم و نادید میگیرم.. اما وقتی اینا خیلی روی هم انباشته شه و به اون نقطه جوش برسه خیلی یهویی رفتارم عوض میشه. خیلی خیلی خیلی یهویی که طرف پشماش بریزه.. بعد میان میپرسن چی شده؟ چرا عوض شدی یهو....بعد من به یه دلیل نامشخص دوست ندارم و نمیتونم به طرف بگم به دلیل اون شونصد باری که منو ناراحت کردی و من اخلاقم باهات تغییر نکرد ولی تو بازم نفهمیدی اینطوری شدم. الانم خیلی اوضاع بدتر از اینه که با معذرت خواهی درست شه.. تممممام!

بیست و سه از فصل دوم

دل منم میگیره خب

بیست و دو از فصل دوم

تو یه موقعیت خاصی حتی خودخواهیاتم قشنگ دیده میشه...

بیست و یک از فصل دوم

خیلی بده آدم ترس از چیزی داشته باشه که وجود نداره..

مثل من که همچنان میترسم از دستش بدم با اینکه ندارمش

بیست از فصل دوم

اینکه شرایط طوری باشه که مجبور باشی هر روز بی تفاوتی های کسی که نسبت بهش حس داری رو تحمل کنی چه درده کوفتی ایه دیگه؟ یعنی همه چیز چیده شده تا هر روز شکنجه بشی؟

نوزده از فصل دوم

گه تو وابستگی. گه تو دلتنگی. گه تو دوست داشتن... زنده باد بیخیالی و بی احساسی و سنگدلی

هیژده از فصل دوم

شاید حالا آدم بتونه یه سریاشو پنهان کنه..یه سریاشو ماله بکشه.. یه سریاشو خفه کنه.. ولی دیر یا زود کمبودات میریزه بیرون از خودت.. در نهایت اون کمبودا یجایی خودشون رو نشون میدن

هیوده از فصل دوم

با احساساتت زندگی میکنی ضربه میخوری.. با منطقت زندگی میکنی حسرتش میمونه رو دلت :|