جنگل آسفالت
جنگل آسفالت

جنگل آسفالت

به نام چاوشی


من دوران دبیرستان و قبل تر یه فن دو آتیشه محسن چاوشی بودم.دوسش داشتم، اصلا عکساشو میدیدم کیف میکردم. اونزمان برای اولین بار که آلبوم یه شاخه نیلوفر رو بعد از چندتا آلبوم زیرزمینی، بصورت قانونی منتشر کرده بود من از داداشم پول گرفتم و رفتم ارجینال خریدم. برای مدت زیادی محسن چاوشی حرف اول رو توی موسیقی دنیای من میزد و کلا خواننده تاپ من بود. حتی برای آلبوم پرچم سفید هم اینکارو کردم و ارجینال گرفتم. تا اونزمان محسن چاوشی تنها خواننده ای بود که من برای آهنگاش پول داده بودم. تا اینکه گذشت و رپ همه گیر شد و من با سبکای دیگه و زبان های دیگه آشنا شدم. و این علاقه م یکمی رنگ باخت.
دو شب پیش بود که اتفاقی متوجه شدم محسن چاوشی آلبوم جدیدی منتشر کرده به اسم ابراهیم. رفتم که دانلود کنم، دیدم خیلی سایتا لینک نذاشتن و نوشتن برای حمایت ارجینال بخرید! من مطمئن نبودم اصلا خوشم بیاد ازش. دیگه زیر بار نرفتم و یکمی بیشتر گشتم تا لینک رایگانشو پیدا کنم. گوش دادم دیدم خیلی خوبن آهنگاش. یجورایی انگار آهنگا کلا مناسب این حال و احوال پاییزی مزخرف من ساخته شده باشن. یکی از یکی بهتر.. واقعا انقدر از کیفیت آهنگا راضی بودم که شک ندارم برم بیرون حتما ارجینالشو میخرم. آهنگسازی فوق العاده، تکستا مریض.. چی بگم دیگه.. اگه فن هستید، برید بخرید.


آقای ب و بردارش امروز سر جمع نزدیک 30 بار زنگ زدن. یعنی 30 تا میس کال. آخه اونروز که رفتم نگارستان(چاپخونه آقای ب) دیدمش و صحبت کردیم گفتش که از طراحش راضی نیست و ازم  پرسیدمیتونم برم اونجا دوباره؟ من اونجا بودم گفتم آره میام ولی این حسابی که داریم رو تسویه کن کامل. اونم قبول کرد.
قرار بود فرداش پولمو بریزه که بازم نریخت :| زنگ زدم گفت موبایل بانکم کار نمیکنه، شب از چاپخونه رفتم بیرون میریزم. خلاصه هیچی. موند فرداشم نریخت، پس فرداشم نریخت :| دیگه منم اصلا پیگیرش نشدم. اما پسین فرداش کمتر از نصف طلبمو ریختشو بعدشم گفت بیا اینجا صحبت کنیم. دیگه منم پیچوندم گفتم کار دارم. شبش که با امید حرف زدم متقاعدم کرد کلا دور این آقای ب رو خط بکشم، گفت اون آدم درستی بود حقتو مثل آدم میداد، یه چیزی گرو نگه نمیداشت که وادار بشی بری اونجا براش کار کنی دوباره. منم به این فکر کردم توی این مدت چقدر منو اذیت کرد برای پول دادن. به من میگفت پول ندارم. ولی اونروز که رفته بودم اونجا دیدم نزدیک 20 میلیون داده یه دستگاه جدید گرفته. خلاصه دیگه تصمیم گرفتم قید باقیمانده پولمو بزنمو کلا بیخیالش شم.

بی مصرفی تا چه اندازه؟

امروز مامان یه چیزی ازم خواست که انجام ندادم.

جایی دعوتش کرده بودن شام. که دور بود و اگه میرفتیم دیگه شب رو باید میموندیم. من قبول نکردم. با اینکه دو بار بهم گفت. و اون لحظه میدونستم خیلی خوشحال میشه اگه باهاش برم ولی خب. نبردمش..بعدش که دیگه عصر شدو هوا تاریک شد مامان خیلی ازم ناراحت شد.
امید بهم گفت یه شب بود دیگه. از زندون بدتر نبود که.. میبردیش. اینم بگم امید خودش به مامان پیشنهاد داد که بره باهاش ولی مامان قبول نکرد چون میدونست امید صبح زود فردا بایده بره سر کار. ولی میدونم خیلی از من توقع داشت.. دیگه خلاصه. اینم بخشی از اسهول بازیای منه. 

مچاله

حس بدی دارم
خسته م
بی حوصله

دلم تاریک

نگاهم سرد
فکرم مشغول
ذهنم درگیر

اعصابم خط خطی

حالم گرفته
مخم تعطیل

موقعیت نوشت

روزهائیه که فقط the voice دیدن یکمی بهم مزه میده. و البته Shameless دیدن به عشق فرانک. بسته اینترنتم تموم شد اون 72 گیگیه. ایرانسلم که حسابی ریده تو قیمت بسته هاش. چند روزی در تقلا بودم یه خط رایتل بگیرم. چون قیمت بسته هاش خیلی بهتره به نسبت.که اونم چند بار سر زدم نمایندگیش بسته بود. بعد رفتم امورمشترکینش گفت سیمکارت میفروشیم ولی معلوم نیست کی وصل بشه :| چون دارن بروز رسانی میکنن  و این صوبتا. به اون آقای ب عوضی هم زنگ زدم گفتم پولمو بریز لازم دارم. گفت امشب میریزم و بازم نریخت. یکی از دلایلی که جایی کار نمیکنم همینه. موقع کار طرف توقع داره همه چیز پرفکت باشه، ولی به پول دادن که میرسه میزاد دو قرون حق آدمو بده.

smile

من هیچوقت از اون آدمهایی نبودم که بدونم لبخندم کسی رو خوشحال میکنه و اونو ازش دریغ کنم. ولی از اون آدمهایی بودم که لبخندش هیچکس رو خوشحال نمیکنه. :)

دنیای وارونه

انگار که یه قانون باشه. همیشه خدا باید جواب توجه رو با بی توجهی بگیرم. و جواب بی توجهی رو با توجه! تخمی تر از این نمیشه والا :(