جنگل آسفالت
جنگل آسفالت

جنگل آسفالت

صبحی که هرگز نیامد

هر صبح باید بیدار بود. هر صبح باید رفت و پنجره را باز کرد و مشغول تماشای خیابان شد. باید جلوی پنجره ایستاد و هوای تازه صبح را مکید و هدیه به شش هایی داد که هنوز نفس کشیدن را از یاد نبرده اند.
فرقی نمیکند شب چگونه گذشت، هر صبح دوباره زنده میشوی و میشویم. صبح بزرگترین پاداش برای کسانیست که روز قبل زنده مانده اند. صبح همیشه پر از امید است. صبج آغاز یک زندگی جدید است. صبح زمانی ست که تو میتوانی تمام اتفاقات گذشته را فراموش کنی.. هر صبح میشود همه چیز را از نو شروع کرد. صبح مثل معجره میماند.

نظرات 5 + ارسال نظر
باران سه‌شنبه 16 تیر 1394 ساعت 15:10

منم خوبم:)) نه باووووو عین همیشه که میام کامنت میزارم با همون مضامین همیشگی D : D:
حالا زیادم مهم نبود باوو بیخیال ;))))

بعد از خراب شدن بلاگفا کلی از نظراتم پریده واگرنه میتونستم پیداش کنم.

مهرناز سه‌شنبه 16 تیر 1394 ساعت 04:02

البته اگه بتونیم صبحو ببینیم

قاعدتا دیدن صبح نباید اونقدرام سخت باشه..

لَ یـا دوشنبه 15 تیر 1394 ساعت 23:39

منم یه موزیک دیم دیم دیریم شاد و آروم شنیده بودم که "صبح دل انگیز" رو برام تداعی کرده بود. الآنم فکر کردم چقد "صبح دل انگیز" عبارت ملموس و راحت تصور کردنی ایه!
+ حالا این هرگز نیامد رو چی کنیم؟ :/

+ آدم اگه بخواد صرفا به واقعیت ها فکر کنه آخرش هیچی نمیشه جز یه روانی افسرده. من "فکر "می کنم صبح دل انگیز واقعیت داره. حتی اگه تو واقعیت دل انگیز نباشه که هیچ خیلی هم رقت انگیز باشه. بعضی جاها صرفا اونچیزی که تو فکر میکنی واقعیه، نه اونچیزی که واقعا هست.

باران دوشنبه 15 تیر 1394 ساعت 21:07

سلاااااااااام و من دوباره اومدم :چشمک اوضاع چطوره؟؟خوبی؟؟
چه قدر این جاها تغییر کرده..با اخرین باری که اومده بودم خیلی فرق داره
یه بار چند ماه پیش اومده بودم کامنت گذاشته بودم بعد چند روز بعدش که اومدم وبت دیدم پست جدید گذاشتی ولی کامنتمو تایید نکردی چند روز بعدشم که اومدم دیدم کامنتای دیگه اضافه شده ولی مال من نعع:| گفتم یا حال نکرده جواب بده یا یه درصد کامنت من یکی واسش نرفته علی رغم این که گفت به تایید نویسنده نمایش داده خواهد شد از این حرفا!
گفتم دوباره بیام الان ببینم چی میشه!! پرو ام دیگه:/

سلام. مرسی. خوبم. تو خوبی؟
راستش من تعداد خیلی کمی از کامنت هارو تایید نمیکنم.
و همیشه برای تایید نکردن هم دلیل دارم. هرچند الان یادم نمیاد کدوم کامنتتو تایید نکردم و چرا نکردم. اگه اونزمان میپرسیدی 100 درصد بهت میگفتم چرا. ولی خداییش الان یادم نیست..
خوش اومدی. اگه تایید نکردن کامنتت باعث ناراحتیت شده معذرت میخوام. ولی بازم میگم مطمئن باش یه دلیلی داشته..

آناهیتا دوشنبه 15 تیر 1394 ساعت 08:12

من عاشق بوی شب و بوی صبح خیلی زودم..
مننظورم اون هوای خاصیه ک داره.
اگه بتونم صب زود می رم خیابون گردی خیییییییییلی فاز می ده

میدونم کدوم بو رو میگی. حالا فکر کن صبح باشه و شب قبلش کلی بارون باریده باشه و هنوز کوچه و خیابان خیس باشن..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد