جنگل آسفالت
جنگل آسفالت

جنگل آسفالت

موقعیت نوشت

روزهائیه که فقط the voice دیدن یکمی بهم مزه میده. و البته Shameless دیدن به عشق فرانک. بسته اینترنتم تموم شد اون 72 گیگیه. ایرانسلم که حسابی ریده تو قیمت بسته هاش. چند روزی در تقلا بودم یه خط رایتل بگیرم. چون قیمت بسته هاش خیلی بهتره به نسبت.که اونم چند بار سر زدم نمایندگیش بسته بود. بعد رفتم امورمشترکینش گفت سیمکارت میفروشیم ولی معلوم نیست کی وصل بشه :| چون دارن بروز رسانی میکنن  و این صوبتا. به اون آقای ب عوضی هم زنگ زدم گفتم پولمو بریز لازم دارم. گفت امشب میریزم و بازم نریخت. یکی از دلایلی که جایی کار نمیکنم همینه. موقع کار طرف توقع داره همه چیز پرفکت باشه، ولی به پول دادن که میرسه میزاد دو قرون حق آدمو بده.

حیف نمیتونم گوساله باشم!

واقعا برای خودم خیلی متاسفم که دارم بین این آدمها زندگی میکنم. من برای بیشتر آدمها خیلی بیشتر از اون چیزی که استحقاقش رو دارن احترام قائلم. ولی  الان دارم شاخ درمیارم. آدمها تا چه حد میتونن کمتر از سطح توقعات من ظاهر بشن!؟ خیلی برام جالبه آدمی که همیشه با مودبانه ترین حد ممکن باهاش برخورد کردم به شکل احمقانه ای با من خوب نیست! و امروز یجوری با من برخورد کرد که رو شد انگاری بدجوری با من مشکل داره! حتی قضیه یه شکلی بود که اون دو نفری که شاهد ماجرا بودن  گفتن چرا انقدر خشن برخورد میکنی با اقای..؟؟

برای منم سوال پیش اومد آخه تو دیگه چرا؟؟  من امروزو تحت تاثیر یه حجم عظیم از بار منفی گذروندم. هرچند اون شخص به تخمم نیست و شاید کلا تا حالا دو دقیقه بیشتر بهش فکر نکرده باشم، ولی خدائیش آدم خیلی دلسرد میشه میبینه یه عده جواب ادب و احترام رو با گوسالگی میدن. یعنی انقدر سخته بیشعور نبودن؟ اصلا به این فکر نمی کنید ممکنه رفتارتون حال دیگران رو بهم بزنه؟ اینو زشت نمی دونید؟

هنوزم به این معتقدم آدم با احترام گذاشتن هیچوقت کوچیک نمیشه..منتهی حقیقت اینه با این مردم باید مثل خودشون رفتار کنی، چون بیشترشون نمی فهمن.

غمنامه تدفین گل

اونقدر اوضام(!) بی ریخته، که اصلا دوست ندارم بشینم شرح حالی از این روزام بنویسم. تا دلت میخواد بد. تا دلت میخواد غمگین.. وعضیه ها...